غرور قبل از پاییز می آید یا اینطور می گویند. به نظر نمی رسد خیلی وقت پیش باشد (چون اینطور نبود) که من در فکر چند ارتقا برای مینی بودم تا از خودرویی که واقعاً از آن لذت می بردم بهترین ها را دریافت کنم. برخی از سفرهای جاده ای، شاید یک روز، از این جور چیزها. و اینجا من با مزدای پیرمردی جلوی در خانه هستم و نه یک مینی و به زحمت چند صد پوند برای نشان دادن آن. ماشین های خونین
این دوره از Mini (و دوره قبل از آن) سنج دمای موتور ندارد. که هرگز واقعاً مشکلی نبود، زیرا همیشه چند دقیقه قبل از دور زدن بیش از 3000 دور در دقیقه داده می شد و توربو همیشه فرصت خنک شدن را پس از یک دور طولانی تر می داد. کوپر اس عالی کار می کرد. سپس اینطور نبود. بخاری که من (بسیار خوش بینانه) امیدوار بودم باران ثابتی باشد که در جایی گرم شده بودیم، چیزی شبیه به آن نبود. بخار مناسب بود، چون رادیاتور نشتی داشت، مایع خنککننده موتور تمام شده بود، سپس بیش از حد گرم شده بود و در نتیجه واشر سر خراب میشد. احتمالاً باید با دقت بیشتری به مایع خنک کننده نگاه می کرد، اما من حتی نشتی را ندیدم زیرا همیشه در یک مکان پارک نمی شود و باران زیادی می بارید. با این حال، حتی یک چراغ هشدار تا کنون روشن نشده است. شاید باید کوشاتر میبودم، اگرچه هنوز هم کمی بدشانس است.
گاراژ محلی من که تشخیص را داده بود، مایل بود کارهای اصلاحی را انجام دهد، اما با توجه به برآورد آنها (که به چهار رقم می رسید) و ارزش ماشین (که احتمالاً حتی کمتر از من فکر کردم، این بود). اگر آن را درست میکردم، میتوانستم برای توجیه هزینهها، مینی را برای سالهای بیشتر نگه دارم. کاری که من واقعاً نمی خواستم انجام دهم. نه حداقل به این دلیل که من همیشه نگران وجود یک صورت حساب بزرگ دیگر در کمین بودم.
اما برای قراضه خیلی خوب به نظر می رسید (که پیشنهاد آنها بود) با توجه به زمان و هزینه ای که برای آن صرف شده است. شاید میتوانستم خودم آن را ارزانتر پسانداز کنم، هرچند که به نظر میرسید تضمینی نیست. بنابراین در عوض، به Alex Kersten (معروف به AutoAlex در یوتیوب) می رسد که امیدواریم Mini را احیا کند و با آن سرگرم شود. مطمئناً از دست میرود، اگرچه با صرف هزینههای بسیار در مدت کمی بیش از یک سال، این بهترین خداحافظی در جهان نخواهد بود.
در ابتدا، جایگزینی واضح به نظر می رسید: من یک تویوتا GT86 می خواستم، و از زمانی که یک ماشین آزمایشی طولانی مدت در سال 2015 داشتم، این کار را انجام دادم. آنها بسیار سخت و نسبتا ساده هستند و همچنین سرگرم کننده هستند. تعداد زیادی در اطراف وجود داشت، اما، همانطور که احتمالاً می بینید، من آن را بطری کردم. با بودجه ای در حدود 9 هزار پوند (به لطف کارت اعتباری بدون بهره و کمی پس انداز)، این تنها بالاترین مسافت پیموده شده، قدیمی ترین اتومبیلی بود که می توانستم بخرم. علاوه بر نگرانی در مورد فرسودگی وسایل در حال حاضر ماشینها 12 ساله شدهاند، میدانستم که میخواهم هرچه پیش میرفتم آن را اصلاح و ارتقا دهم. همچین ماشینی هست با توجه به اینکه خروجی ها در حال حاضر همان چیزی هستند که هستند، این امر قابل دوام نیست. من به ماشینی نیاز داشتم که وسوسه کمی برای سرهمآوری با آن باشد، اما در عین حال برای یک یا دو سال (امیدوارم) رانندگی بدون استرس، کاملاً شادیبخش نبود.
یک Swift Sport میتوانست کار کند، اما شریک زندگی من آلیس نمیخواست. او یک سری 1 را بدون شش مستقیم پیشنهاد کرد، اما من یکی را نمیخواستم. من واقعاً نمیخواستم عمری را صرف تحقیق در مورد هاچبکهای 1.0 لیتری توربو کنم. سپس این مزدا ظاهر شد، فقط لیست شده و بدون عکس، اما دو مایلی از خانه، با مشخصات خوب (راهنمای 2.0 Sport Nav) و رنگ قرمز روح. درست قبل از حرکت برای دیدن، عکسها پخش شدند و به نظر میرسید که به همان خوبی که یک خودروی 2016 کم مسافت پیموده شده و مالک کم باید به نظر برسد.
3 تا حدی در نمایندگی محلی JLR مبادله شده بود (من می خواهم فکر کنم با یک F-Type به عنوان هدیه دوران بازنشستگی معامله شد) و ظاهراً برای ارسال به حراج خیلی خوب بود. تاریخچه فروشنده اصلی زیادی وجود داشت، به سختی یک ایراد در داخل آن وجود داشت، و چرخ های واقعاً زیبایی ارائه شده بود. چند خراش مرتب میشود، قبل از جمعآوری سرویس میشود، همراه با MOT جولای، علاوه بر ضمانتنامه مورد تایید تایید شده.
این برداشت اولیه مطلوب توسط درایو (نه اسپرت، اما با موتور و گیربکس دوست داشتنی) تأیید شد و معامله ای با قیمت 9500 پوند انجام شد. بنابراین این گرانترین (زیرا واگن قدیمی سری 3 خودروی خانوادگی بود) و یکی از کمتوانترین (120 اسب بخار) خودروهایی است که تا به حال داشتهام. خیلی PH به نظر نمی رسد، اگرچه برای وضعیت فعلی عالی است: 35 پوند در سال مالیات جاده، بیمه مشابه مینی قدیمی تر که هزاران هزار کمتر هزینه دارد، بیش از 40 مایل در هر کیلوگرم بدون فکر کردن به آن.
البته، من دامنه ارتقاء BBR را برای این دوره 3 بررسی کردم (چون همه ما با ماشین های جدید کار می کنیم، درست است؟)، اما این نیز کاملاً خوب است. من قبلاً چند صد مایل را طی کردهام و مزدا آرام، ظریف و لذتبخش است. با شادی سیری ناپذیر دور هیجان زده نمی شود یا هر دوربرگردان را به یک دایره دریفت تبدیل نمی کند (یا به روز رسانی های بسیار جالبی را ایجاد می کند)، اما همه بخش های مهم با نرمی و دقتی کار می کنند که مشخصه بسیاری از مزداها است. و این خوب است. مطمئن باشید یک ماشین سرگرم کننده در اسرع وقت باز خواهد گشت – اما در حال حاضر من (به اندازه کافی) از زندگی آسان راضی هستم.
برگه ای حاوی اطلاعات مشخص درباره چیزی
ماشین: مزدا 3 2.0 اسپرت ناو 2016
اجرا شده توسط: مت برد
در ناوگان از زمان: آوریل 2024
خریداری شده برای: 9500 پوند
مسافت پیموده شده: 47789
ماه گذشته در یک نگاه: مینی حرکت می کند. مزدا وارد می شود
گزارش های قبلی (مینی)
منبع: https://www.pistonheads.com/news/default.asp?storyId=48478